بي‌اعتنايي، بزرگترين خشونت عليه به زنان

لیلا اسفندیاری کوهنورد ایرانی، از قله گاشربروم پاکستان 600 متر سقوط کرد و جان باخت. در‌گذشت اين كوهنورد زن ايراني، مي‌‌تواند زمينه‌ساز طرح اين سئوال باشد، كه نهاد‌هاي موثر و تصميم‌گير امروز ايران چرا از ظرفيت‌هاي زنان در شكل‌گيري جامعه‌اي متعادل استفاده نمي‌كند. تا وقتي كه ليلا اسفندياري در حال بازگشت از يكي از قله‌هاي سلسله جبال هيماليا جان خود را از دست داد، چه تعداد از افراد جامعه نام او را شنيده بودند. چه ميزان از مردم ايران( چه زن و چه مرد) از موفقيت‌‌هاي او خبر داشتتند. چرا او به عنوان يك زن موفق ايراني كه با حفظ همه ويژگي‌هاي رسمي كه از يك زن ايراني سراغ داريم به اوج موفقيت مي‌رسيد، رسانه‌‌هاي ما و همچنين نهاد‌هاي تصميم‌گير و تصميم‌ساز ما او را به عنوان نمادي از موفقيت زن ايراني به جامعه ايران معرفي نكردند. چرا در مقابل همه تصوير‌هاي غرض ورزانه داخلي و خارجي براي ارائه تصويري ناهمگون و غير واقعي از زن ايراني، دنبال ارائه تصويري همگون و واقعي از زن امروز ايراني نمي‌رويم. چرا حتي فيلمسازاني كه داعيه توجه به موضوعات زنانه در سينما دارند به غير بهره‌برداري از موضوع زنان، آن هم با ادعاي فمينسيم، چرا به زمينه‌ موفقيت زنان ايراني توجه نمي‌كنند؟

 تيم ملي فوتبال زنان ايراني را تنها در يك تصوير به خاطر داريم، زماني كه به خاطر غرض‌ورزي ناظر بازي كنار پرچم كشورشان اشك مي‌ريختند. ورزشكاران و نخبگان زن ايراني را فقط در هنگام گرفتن مدال و موفقيت براي خالي نبودن عريضه در قاب نگيريم. مسائلشان را مطرح كنيم و سعي ‌كنيم اين موضوع ساده را بپذيريم كه جامعه موفق بدون زن موفق وجود خارجي ندارد.

 مرگ تلخ ليلا اسفندياري در اوج دوران ورزشي‌اش، در حالي كه تمام سرمايه‌ او از زندگي، كوله‌پشتي‌اش بود، در ميان مرتفع‌ترين كو‌ههاي جهان مي‌‌تواند ما را نسبت به درك تازه‌اي از حضور زنان در جامعه روشن كند. بي‌توجهي شايد بزرگترين نحوه اعمال خشونت باشد و زنان ايراني نيمي از سرمايه جامعه ما هستند. سرمايه بزرگ ممكن است‌ آسان از دست برود، اما بدون شك آسان به دست نيامده است.